آریایی یعنی چه؟
خیلی از مردم خیال میکنند که آریایی یک نژاد است و با خون منتقل میشود اما واقعیت این نیست.
قبایل هند و آریایی شامل هزاران قوم و قبیله از نژادهای مختلف بودند مثل نژاد ارمن، یهود (یاهود)، گرج (گرگ)، سکا(شکا)، پارت، پارس، هند، تور، پهلوی، کمبوجا، یاداوا و ...که همگی آریایی بودند. مردم کشور کامبوج از نژاد قبیله کمبوجا (نژاد زرد) هستند که در 1000 قبل از میلاد از جنوب شرقی ایران به سمت هند شرقی و شرق دور کوچ کردند و نام قبیله خود را بر آن سرزمین نهادند. آنها در کتاب "قانون مانو" به عنوان یکی از صدها قبیله آریایی معرفی شدهاند که در جنگ مهابهارات هم شرکت داشتند. به همین نسبت شاخه ای از قبیله پهلوی که یکی از هفت خاندان سلطنتی ایران باستان بودند ازشرق و جنوب شرقی ایران به جنوب هند مهاجرت کردند و در آنجا سلسله پهلوا (پالاوا) را بنیانگذاری کردند و زبان آنها سنسکریت و دینشان برهمایی بود و در قانون مانو از قبایل آریایی و شریف شمرده شده اند. قبیله سکاها که از سیستان و شمال خراسان به هند مهاجرت کردند و پادشاهی خود را در آن کشور شروع کردند با وجود داشتن نژاد زرد و ترکمنی از قبایل آریایی نامبرده شده اند. پس آریایی به چیزی غیر از نژاد اطلاق میشده و ارزش آریایی بودن نه به خون بلکه به اخلاق و سرشت بوده ولی سالهای زیادی است که مفهوم مقدس آریایی توسط انسانهای بی اخلاق و بی اصل و نسب سرقت گشته و این تصور تبلیغ میشود که آریایی از نژاد و خون منتقل میگردد اما طبق قدیمی ترین سند مکتوب از قوانین آریایی یعنی کتاب باستانی «قانون مانو» که در هزاره های قبل از میلاد نوشته شده، قبایلی آریایی محسوب میشوند که از اخلاق و منش آریایی و قوانین آریایی که مانو آنها را شرح داده پیروی کنند و هر قبیله که از این قوانین سرپیچی کند، بلافاصله از آریایی بودن خروج نموده و غیر آریایی و نجس خواهد بود.
آریا-ورطه کلمه ای سنسکریت به معنی سرزمین آریا و محل سکونت آریاییان و نام باستانی هندوستان است و در متون ودا، مانو و پورانا نام برده شده. وسعت این سرزمین از شمال تا نپال و بنگلادش، از غرب تا پاکستان، از شرق تا خلیج بنگال و دریای عربی و از جنوب تا کوههای "ویندیا" بوده. این قلمرو زادگاه تمدن باستانی موهنجودارو و هاراپا یا تمدن دره سند است که قدیمی تر از تمدن بین النهرین و مصر است. مورخین زیادی معتقدند که آریاییان از این مرزها فراتر رفته و دست به کشورگشایی زده اند.
""وارنا-سنسکارا" به معنی فرزندان ناخواسته و حرامزاده است و نامی است که آریاییان به مردم اقوام بومی و غیرآریایی در آن عصر داده بودند. وارنا به معنی ناخواسته و سنسکارا به معنی سلاسه است. آنها مردمی هستند که در جامعه ی خود طبقه بندی (کاست) نداشته و هرکس با هرکس که بخواهد رابطه برقرا می کند. از این رو در بهاگاواد گیتا (1:43) به آنها چنین لقبی داده شده.
فرهنگ آریایی:
در فرهنگ آریایی طبقه بندی اجتماعی از بالاترین اهمیت برخوردار است و هر طبقه باید به وظایف خود در جامعه عمل کرده ازدواج میان طبقات مختلف تقبیح شده و فرزندان حاصل از ازدواج را ناخواسته یا حرامزاده می دانند. آریاییان اعتقاد داشتند که همانطور که بدن از اجزای متفاوتی برای انجام کارهای متفاوت ساخته شده و هر عضو باید در جای خود باقی بماند تا سلامت حفظ شود، به همان ترتیب در ساختار جامعه نیز هر دسته اجتماعی باید به کاری مشغول باشد که برای آن ساخته شده و حق تجاوز از طبقه ی خود را ندارد.
بر اساس متون باستانی ودا و سامهیتا، هر طبقه از انسانها از قسمتی از بدن برهما خلق شده اند و بر آن اساس هوش و توانایی ویژه مخصوص به آن دسته را دارند. بر این مبنا در کتاب "قانون مانو" یا "مانو سمریتی" که اولین کتاب نوشته شده به دست بشر است، شرح داده شده که جامعه باید از چهار طبقه یا کاست کلی تشکیل شده باشد.
1- برهمنان، که طبقه ی متفکر، فیلسوف، دانشمند و عهده دار امور دینی و معنوی هستند.
2- شاتریا، که طبقه ی ارتشداران، پادشاهان، اشراف و نجبا و فرهیختگان هستند.
3- وایشیا، طبقه ی تاجر و صنعتگر
4-شودرا، طبقه ی کارگر و کشاورز.
طبقه ی شودرا کم سوادترین و پایین ترین قشر جامعه بوده اند و زبانی عامیانه و متفاوت از سه طبقه ی دیگر داشتند.
هر طبقه اجتماعی باید به "دارما" یا اصول اخلاقی خود پایبند باشد و به وظایف و مسئولیتهای خود احترام بگذارد.
"کارما" که مجموعه ی اعمال و رفتار و پندار انسان است در زندگی بعدی شخص تعیین کننده طبقه اجتماعی او خواهد بود. این بدان معناست که افرادی که در طبقه ی برهمن یا شاتریا متولد می شوند، به واسطه ی نیکوکاری و اعمال خوب خود در آن طبقه متولد شده اند تا پاداش خود را دریافت کرده و از زندگی مجلل و آسایش بهره مند شوند و همچنین فرصت بیشتری برای انجام اعمال خیر داشته باشند. اما افرادی که در طبقات پایین تر به دنیا آمده اند در زندگی قبلی خود مرتکب اعمالی ناجایز شده بوده اند و برای پاک کردن کارمای بد خود و تنبیه شدن در طبقه ای پایین به دنیا آمده اند تا سختی های بیشتری کشیده و پاک شوند.
هر کسی که از طبقه خود تجاوز کند و به آن احترام نگذارد قانون "کارما" و "دارما" را زیر پا گذاشته و ناپاک (غیرآریایی) شمرده خواهد شد و عذاب بزرگتری نیز در زندگی بعدی انتظار او را می کشد.
باور به تناسخ از اصول اولیه ی آریاییان است اما در آیین زرتشتی به خاطر همزیستی با اسلام بخشهایی از آن پنهان شده و یا به کلی فراموش گشته کما اینکه در آیین زرتشتی بسیاری از مفاهیم آریایی هم دستخوش تغییر گشته اما در میان آریاییان هندوستان همچنان رعایت می شود. به این ترتیب آریایی بودن یک قوم ارتباطی با نژاد آن ندارد بلکه آریایی به قوم یا فردی گفته می شود که پیروی از اصول اخلاقی و فلسفی خدایان آریایی بنماید یعنی به موارد زیر پایبند باشد:
به خدایان آریایی و آموزه های آنان، باور به تناسخ، احترام و پیروی از قانون دارما و باور به قانون کارما، پرستش و اجرا کردن مراسم نیایش (یجنا) آتش مخصوص خدایان و باور و احترام به نیروهای طبیعت و احترام به پدران و نیاکان و پیروی از قوانین حقوقی و کیفری آریایی که در "قانون مانو" شرح داده شده.
در کتاب "قانون مانو" نام بسیاری از قبایل و اقوام آریایی مانند "سکاها"، "کمبوجاها"، "پهلوا" و...ذکر شده که از آریایی بودن خروج کرده اند زیرا با اقوام غیر آریایی (یعنی اقوامی که دارما و کارما را رعایت نمی کنند) وصلت کرده و دیگر نیایشهای خود را طبق اصول ودایی برگزار نمی کنند.
No comments:
Post a Comment