Monday, October 16, 2017

ترجمه بخش دوم کتاب گادفری هیگینز

توجه کنید که کتاب اصلی و ترجمه کامل به همراه پاورقی و تفسیر دارماتما داویدی در کتاب موجود است و در این گفتار پاورقی حذف شده است 

می توان دوباره این حقیقت را مد نظر قرار داد که کوه آرارات، بین دریای سیاه و دریای کاسپین قرار نداشته و اینکه درخت زیتون به هیچ وجه در ارمنستان نمی روید. بنابراین کبوتری که فرستاده شد نمی توانسته شاخۀ زیتونی پیدا کند و ببرد.
"سر والتر رالی" در کتاب خود " تاریخ جهان"، کوه آرارات را جایی در کوههای بین ایران و هندوستان در ناحیه تاتارستان معرفی می کند. وی مانند من از این بحث پیروی می کند که اگر آرارات را در ارمنستان امروزی بدانیم، دیگر فرضیه مهاجرت اقوام از شرق به غرب غیر ممکن می شود.

"جوزف بن گوریون" جای کوه آرارات را تا سرحدات قفقاز تخمین زده است و طبق نسخه ای به زبان سامری،  کوه آرارات را به نام  کوه "سِراَندیب" معرفی می کند که نام دیگر سرزمین "سیلان" در اقیانوس هند است که برهماییان آن را بهشت عدن می نامند. تمام اینها ثابت می کند که موقعیت جغرافیایی کوه آرارات چقدر با واقعیت متفاوت است و اینکه  کوههای مقدس زیادی در قلمرو قبایل مهاجر با این اسم نامگذاری شده اند.
احتمالا زیارت اماکن مقدس بخش مهمی از دین باستانی بوده است تقریبا مانند آنچه امروزه در هند و ایتالیا به  چشم می خورد؛ و همانطور که می دانیم در غرب یهودیه نیز رواج داشته و هر یهودی باید حداقل یک بار در طول زندگی خود به اور-شلیم سفر کند؛ و کاهنان مذهبی هر منطقه برای اینکه مردم قوم خود و ثروتشان را در آنجا نگه دارند، در هر شهر و ناحیه حداقل یک کوه مقدس درست می کردند، مانند کوه صهیون، کوه تور، کوه آرارات ، کوه الیمپوس، کوه آتنا، هیمالیا و...تا مردم برای زیارت به آنجا بروند؛ در حالیکه تمام این جایگاههای بلند در تورات به عنوان مکانهای تباهی و گناه نام برده می شود. همچنین می دانیم که یک بار رقابتی بین قوم یهود و سامری ها در گرفت تا ببینند که کوه مقدس ملّی به کدامشان تعلق دارد.
کلنل "تاد" می نویسد: "اگر ماتهورا به عنوان مرکز در نظر بگیریم و سپس دایره ای به شعاع 80 مایل در اطراف آن ترسیم کنیم، محدوده ای خواهیم داشت که به آن "ویرج" می گویند و "ویرج" خاستگاه همه خوبی ها در آیین هندو است و جایی است که خالص ترین گویش هندی یعنی "ویرج-باشا" متعلق به آن است.
"ویرج" معادل سرزمینی است به نام "سورا-سِنی" که از کلمه "سورا-سن"، نام پدر کریشنا گرفته شده و پایتخت آن "سور-پوری" (یا "سورا" یا "سیراپور") است و در فاصله 50 مایلی از جنوب ماتهورا یا همان "جومنا" یا "یامونا" واقع شده است که اینجانب افتخار بازدید از ویرانه های این شهر را به دست آوردم.
"یامونا" یا "یامانا" گاهی به معنی "سیاه" و گاهی "آبی تیره" است. رودخانۀ "یامونا" در هند؛ و کشور "یمن" در سرزمین اعراب، به همین معنی می باشد.
کلنل تاد ادامه می دهد " قوم "یادو بهتی" یا " شم-بهتی" (-----) نژاد خود را از "کریشنا" یا "یادو-نات" می دانستند، درست مثل یَها-راجاهای کچ".
در اینجا تشابه اسمی بین نام خدای عبری یعنی "یی"، "ئی"، "جاه"، "یاه" و خدای یونانی معبد دلفی "ئی-یه" با کلمه سنسکریت "یها" کافی به نظر می رسد.
کریستنا، کریشنا یا "یادو" همان خدای "یاو-دو-یا" است و هر جا که با کلمات "دیو" یا "دئو" یا "دی-یو" برخورد می کنیم می بینیم که همیشه به معنای "مقدس" یا "خدا" است.
کلنل تاد، ذکر می کند که تندیس "کریستنا" از حملات "اورنگ زیب" امان یافته و به دست "ناتهادوارا" در ایالت "میوار" سپرده شد، اما وی هیچ سخنی از شمایل این بُت به میان نمی آورد. او این تندیس را "کانیا" که در واقع همان "کان-اییا" یا "نات-جی" و "جی-دِوا" می باشد، نامیده است.
با توجه به موارد ذکر شده نمی توان این حقیقت را نادیده گرفت که "یی" و "یه" در میان اسرائیلی ها و "یی"-"یُنا" و "یائو" که همان "یاهُو" و "جُوِه" یا "یُهوه" در میان "تارگومها"- و "یی-ئه" نام دیگر "آپولو" در معبد "دلفی"، با هم یکی هستند.
اسقف "هبر" نوشته که یکی از شاهزادگان"ماهراتا" که پیرو آیین هندو می باشد، "علی-جاه" نام دارد که به معنی "برتر نزد خداوند"  است و به این ترتیب این مطلب توسط اسقف نیز تأیید می شود.
در صفحه 714 کلنل تاد می نویسد: " این حاکم دارای لقب الوهیت یا "نت-هجی" بود؛ نسبت او "دِئُو" یا "دِوا" تقریبا تکرار دوباره عنوانش بود: و نسبت و عنوانش در کنار هم می شود "دِئُونات-ه" که کاملترین معنی اش"خدای صاحب" است. "دئو-نات-جی" به این ترتیب می شود "خدای صاحب موجودیت" یا "خدای واجب الوجود".
این "نت-جی" همان "کریشنا" بود. "نت" یا "نات" واژه سنسکریت و در مصری "نیت" به معنی "دانایی" است و در چینی معادل "تیِن" و در عبری "نِیت" است.
"رادا" (رادها) نام سردستۀ کولی ها یا حوریان "ویرج" و معشوقه "کانیا" (کریشنا) بود". رادا کلمه سنسکریت و ریشه کلمه "رادیوس" به معنی "اشعه نور" در لاتین است.
ایالت ماتهورا که فوق العاده مقدس بود و "ویرج" نامیده می شد، می تواند همان سرزمین "جی" یا "یی" باشد.
در عبری "اور-یی" به معنی "اور" متعلق به "یی" می باشد و علاوه بر آن "اور" در بین النهرین را داریم و در کنارش هم قبیله "یُودی" که به "اور" در کلده مهاجرت کردند.
ایالت "اور" به صورت "اوریانا" هم خوانده می شود. "یانا" در انتهای آن درست مثل پسوند "اِستان" و " آنیا" در مورد هندوستان و موریتانیا می باشد. هدف من فقط نشان دادن خاستگاه اولیه کلدانیها است که به شرح زیر خواهم گفت.
کلنل تاد در تاریخچه یادوهای ایالت جیسلمیر نقل می کند که یادوها و یوتی ها که شباهتشان به یکدیگر بیش از نامشان است، کمی بعد از جنگ مهابهارات، قلمرو خود را از غزنه تا سمرقند گسترش دادند؛ و اینکه نژاد "یُؤدی" هنوز تا دوران امپراطوری بابر و در میان کوههای "دو-آب"- جایی که طبق اسناد تاریخی از 12 قرن قبل از میلاد مسیح- در آن زندگی می کردند، حضور داشتند و به همین دلیل هم "یادو" یا "یادو-کا-دنگ" نامیده شدند؛ یعنی تپه های یادو.
اینکه نام پدر کریشنا هم از قضا "یادو" بوده، نشان می دهد که قبیله یادو یا "یؤدی" قبل از تولد کریشنا وجود داشته، به عبارتی قبل از رسیدن خورشید به برج "حمل" بوده است.
این دقیقا با آنچه در مورد محمدی بودن قبایل افغان در فصل 5 گفتم تطبیق می کند.
در زبان ایرلندی نیز "ئُود" نام خورشید و همچنین نام الهه آتش است. "آئود بادیا تییِن" یا اختصاراً "ئود" در ایرلندی الهه آتش است.
ژنرال "والانسی" می گوید، این "ئود" به احتمال بسیار زیاد مشابه "یادو" است و این دو نام یعنی "ئود" و "یادو" را مرتبط با سلسله پادشاهی "ئود" می داند.
اگر نظر من در مورد اینکه دین یهودیان از هند آمده، درست باشد، کاملا طبیعی خواهد بود که نام خدای یهودیان "جهوه" را در میان هندوان به راحتی پیدا کنیم و اتفاقا پیدا هم کردیم.
البته خواننده باید ذهنش را نسبت به تغییر و دستکاری شدن اسم "جهوه" باز نگه دارد و این نام را به اسم اصلی آن در زبان عبری برگرداند که "یَه ئو" و "یَه" است  اما همه او را به نام "جاه" یا "جَه" می خوانند که در اصل گویش سنسکریت آن است، و معنی اش "خدای واجب الوجود" می باشد؛ اما گاهی اوقات هم به عنوان "خدای پیروزی" نامیده می شود.
در میان خدایان هندو، فقط یکی با عنوان "یَه" یا همان خدای یهودیان وجود دارد.
کلنل تاد در رسالۀ مربوط به دین در میوار،-همان ایالتی که قبیله "یؤدی" از آنجا آمده- لیستی از اسامی 8 خدای اصلی در این کشور را ارائه می دهد. وی نام هفت خدا و مقرّشان را ذکر کرده اما در مورد هشتمین خدا فقط به گفتن "خدای جایگاه بلند" بسنده می کند، وی ادامه می دهد که این خدا از همه برتر است و او را "نَت-ه-جی" می نامد، "نت-ه" به معنی خدا.
وقتی تغییرات عظیمی را که در تکامل زبان سنسکریت پس از مهاجرت اقوام رخ داده ، و چنانچه نشان خواهم داد، تغییراتی که در هر دو زبان به مرور زمان ایجاد شده را در نظر بگیریم، تعجب برانگیز نخواهد بود که زبان قوم مهاجر با زبان اولیه تفاوتهایی پیدا کرده باشد.
به نظر من کلنل تاد به واقعی بودن کریشنا معتقد است؛ اما فکر می کنم که با خواندن پاراگراف بعدی، نظریه من در ارتباط او با "بودا" اثبات شده و خواننده کاملا از هویت واقعی کریشنا و اینکه واقعا چه کسی و اهل کجا بوده آگاه خواهد گردید.
" کریستنا هِری، ویشنو، یا به عبارت ساده تر کانیا، اهل یکی از قبایل مشهور "یادو" یا "جادو"و بنیانگذار 56 قبیله بود که حکومت بر هندوستان را در دست گرفتند و او از نوادگان "یایات" پسر سوم اولین انسان به نام "سوآیَمبهوما مانو" یا "مانو صاحب زمین" بود که نام دخترش "اِللّا" (تِرا) همسر بودا (عطارد) بود و بودا پسر "چاندرا" (ماه) بود، از این رو "یادوها" به نام "چاندرا وانسیور" یا فرزندان ماه نیز نامیده می شوند. بنابراین بودا به عنوان جدّ بزرگ (پیتر-ایسوایا یا خدای پدر) نژاد ماه پرستش می شد؛ و قبل از اینکه کریشنا مورد ستایش باشد، بودا مورد پرستش همگانی در میان قبیله یادو بود. پرستشگاه اصلی بودا در "دوآریکا" قرار داشت که در آنجا به نام "بودها تریویکراما" (انرژی سه تایی- هرمس سه گانۀ مصریان) مورد ستایش بود".
کریشنای هندی که ما می شناسیم، نامش کانیا است و معادل آپولو در یونان می باشد. کلمه "کان-ایا" مشابه نام "کانیوس" در میان آتنی ها و همان "یَه" در معبد دلفی است.
"دیودوروس" می گوید،" نام آپولو، "کان" است. و ریشه عبارت "کان" یا "خان" در تاتارستان است. "کان-ایا" به معنی "قدرت واجب الوجود" است".
کریشنا همچنین در سنسکریت به نام "شَم-نت-ه" خوانده می شود که "شَم" لغت عبری به معنای سیاره یا نابود کننده است و "نت-ه" هم در عبری و هم در سنسکریت به معنی خدا است.
کلمه "سماناة" و "سومناة" نیز از همین ریشه گرفته شده است.
کلنل تاد می نویسد، " کریستنا قبل از اینکه به مقام خدایی برسد، بودا را پرستش می کرد". این مطلب خودش حقیقت را فاش می کند و سپس می افزاید که " در غار "گایا" کتیبه ای موجود است و روی آن نوشته :"هَری، آنکه بودا است". "هری"، "هِری" یا "هاری" هر سه اسامی کریستنا است.

No comments:

Post a Comment